جک واس ام اس.سرگرمی یک شنبه 1 بهمن 1391برچسب:پـَـ نـَـ پـَـ, :: 21:59 :: نويسنده : محمدرضا یگانه
پـَـ نـَـ پـَـیه سطل رنگ دارم می برم خونه
بابام میــبینه که دارم فیسبوک چک میکنم
کمیته انضباطی دانشگاه خواسته رفتم تو میگه شما دو ترم تعلیق خوردید اعصابم خورد سرمو انداختم پایین دارم لبمو میخورم میگه ناراحت شدید؛ پـَـ نه پـَـ خوشحال شدم دارم فکر میکنم چجوری این لطف شما رو جبران کنم
رفتم دکتر میگم مریضم
برای اولین بار یه نمره خوب از امتحان ادبیات گرفتم. معلمه میاد سر کلاس امتحانارو پخش کنه به من که میرسه میگه آقای فلانی خودت امتحانو نوشتی؟
به بابام میگم قرص سردرد بده میگه : سرت درد میکنه !!! پ ن پ می خوام ببینم تاریخش مال کیه .........
تو حساب کاربری فیسبوکم استاتوس زدم نوشتم:
رفتم نونوایی طرف میگه اومدی نون بگیری میگم پَ نَ پَ اومدم تایپ یاد بگیرم
به مامان بزرگم گفتم کرم زدی جوون به نظرمیای؟؟میگه پ ن پ خواب بودم شاهزاده با اسب سفید اومد بوسم کرد جوون شدم
داشتم واسه امتحان فردام تواتاقم درس میخوندم وبدجوری سرم دردمیکرد،یه دستمال هم پیچیده بودم دورسرم،مامانم اومده تواتاق میگه:داری درس میخونی؟
پدربزرگم فوت کرده تو قبرستونیم دوستم زنگ زده میگه کجایی؟
تو خیابون کفتر رو سر دوستم طرح زد! بعد دست میکشه سرش میگه ااااااااه کفتر بود ؟
تو جاده بنزین تمام کردیم وایسادیم کنار جاده ۴ لیتری تکون میدیم ! طرف اومده میگه بنزین تمام کردین ؟
رفتیم کوه...دارم چوب جمع میکنم. میگه میخوای باچوبا آتیش درست کنی ؟ پ ن پ پشت دریا ها شهریست قایقی خواهم ساخت!!!!
یارو اومده بم میگه:
نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
نويسندگان |
|||||
![]() |